۱۳۸۷ مرداد ۶, یکشنبه

پهلوان پنبه های عصر جدید

چند روز پیش یه پسر 16 ساله و عشق بدن سازی اومده بود کلینیک. همه داده های آنتروپومتری در محدوده نرمال بود ولی مساله به همین جا ختم نمی شد. در مورد مکمل های احتمالی که می خورد سوال کردم. بی خطر ترین مکمل یا دارویی که مصرف می کرد کراتین بود و تو لیستی که ردیف کرد رد پای استروئید ها رو هم می شد دید.

جالب بود که اومدنش واسه این بود که یه رژیم بگیره که ماهیچه های شکمش مربع مربعی بشه! و جالب تر باورهاش در مورد تغذیه بود.

شاید یک ساعت اونجا بود و من باید برای تمام این آموزشهای درخشانی که گرفته بود توضیح می دادم! نمی دونید با چه خوشحالی می گفت که یه مکمل پروتئینی 70 هزار تومنی گرفته که یه قاشقش به اندازه 10 تا تخم مرغ پروتئین داره و من باید توضیح می دادم که تازه اگه راست بگن که انقدر پروتئین داره کلیه بیچارت باید بقیه اون 10 تا تخم مرغ رو دفع کنه و ...

حرفهایی که می زد به شدت تأ مل برانگیز بود که واقعا تو این باشگاههای سلطان و مرد آهنین و ... شهرمون چه خبره؟؟؟ میگفت یه اتاق هست تو باشگاه که توش پر از آمپول و قرص و مکمل هست... از وابستگی اعتیاد وار بدنسازها می گفت و از بر افروختگی ها و عدم کنترل اعصاب بعضی از اونها(عوارض استروئیدها)... واینکه همه می خوان 6 ماهه به ضرب و زور این آمپولا آرنولد بشن...

نمی دونید چه تفکر مسموم و غلطی در مورد این داروها و بدنسازی در همچین باشگاههایی جریان داره. کلا سلامت که هدف ورزش کردن هست فراموش شده.

در ضمن قابل توجه همه علمای علم پزشکی که این آمپول ها رو مستقیما در ناحیه مورد نظر مثل بازو یا سینه تزریق می کنند. این همه درس خوندین به فکرتون رسیده بود که مثلا پنیسلین رو تو گلوی بیمار تزریق کنید؟!

خوشبختانه این آقا پسری که اومده بود واقعا هنوز تو دوران پاک بچگی بود و با کمی توضیح کاملا پذیرای غلط بودن مصرف این دارو ها شد. مخصوصا وقتی گفتم سرطان پروستات و عقیم شدن از عوارض این دارو هاست!

فکرنکنید که من تازه از خارج برگشتم و الان مثل بچه مثبت ها می خوام بپرسم مسئول این اوضاع نا بسامان کیست و آیا اصلا از طرف جایی نظارتی بر کارشون هست و اصلا کی مجوز می ده و آیا... نه! نمی خوام چیزی بپرسم. همینی هست که هست دیگه... دور همی یه خاطره تعریف کردیم!

ولی تراژدی اینجا بود که این آقا پسر که تحت تأثیر قرار گرفته بود، گفت من رشته ام تجربی هست. باید چی کار کنم تا مثل شما بشم و من واقعا هیچی نداشتم که بگم... خیلی کم پیش میاد نتونم جواب کسی رو بدم، حتی اگه شده به زور سفسطه و مسخره بازی!!!

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مرسی که تو وبلاگم نظر دادی
این یکی مطلبت خیلی به دلم نشست مخصوصا اینکه خودم یه مدتی تو باشگاه بدنسازی بودم و از اونجا که علاوه بر برفروختگی فضولی هم یکی از عوارض مصرف استروئیدها به گمونم باشه هر روز اونجا به من گیر میدادند که تو چرا کراتین نمیخوری؟ دست آخر من که از طرف یکی از آشنایانم که دکتره میدونستم که کراتین چه مضراتی داره خلاصه از همون دکتر با اصراری که کردم یخورده وی‌ام‌پروتئین گرفتم. مدتی اونرو خوردمو بعدهم بدلیل مشغله تمرینات بدنسازی رو رها کردم. نتیجه این شد که برای اولین بار در عمرم شکم در آوردم اونهم تو ۲۳ سالگی:(( الان شیکممو میبینم جلو آینه میخوام دق کنم. توروخدا یه راهی پیشنهاد کن به من از این غصه نجات پیدا کنم:((